دستاوردهای علمی در راستای تولید؛

امکانسنجی بازمهندسی تولید شرکت‌های خارجی در جهت استقرار واحدهای فناورانه در استان‌های مرزی  

کد خبر: 520
|20:54 - 1402/05/30
نسخه چاپی
امکانسنجی بازمهندسی تولید شرکت‌های خارجی در جهت استقرار واحدهای فناورانه در استان‌های مرزی  
رسیدن به آخرین دستاوردهای علمی در بخش تولید از جمله راهبردهایی است که سازمان‌ها و حتی کشورهایی به دنبال رسیدن به آن جهت توسعه کسب و کارها و رونق تولید و صادرات خود هستند.

به گزارش ایلام رصد ،رضا  دهبالایی فعال رسانه ای در این باره نوشت:

ظرفیت‌های علمی در هر بخشی برای دست اندرکاران آن کامل نبوده و در نقاط مختلف دنیا می‌توان نمود توسعه علوم تخصصی را به صورت فرایندهای پیوسته و کامل ملاحظه کرد، لذا تشریک مساعی با این نهادها می‌تواند در راستای تحول علم تولید و نیز تکمیل چرخه‌ی دانش شغلی نقش بسزایی داشته باشد. با توجه به آنکه کشور ما  درگیر تحریم‌های بین‌المللی است، دسترسی به این پایگاه‌های علمی تا حدودی مشکل بوده و مضاف بر آن، در تکنولوژی‌های ناب، نهادهای بین المللی تمام دستاوردها را در اختیار دیگران قرار نمی‌دهند. لذا می‌بایست به دنبال مسیری رفت که نه تنها از گوی رقابت فناوری‌های کسب و کار غافل نشد بلکه بتوان به صورت پیوسته سازمان خود را با آخرین دستاورد‌های تکنولوژیک در عرصه کسب و کار مجهز نمود چرا که رقابت در عرصه صادرات محصولات با شرکت‌های فناورانه است.

 

در این پژوهش محقق در نظر دارد یک چارچوب علمی در قالب امکانسنجی بازمهندسی تولید شرکت‌های خارجی در جهت استقرار واحدهای فناورانه در استان‌های مرزی جهت توسعه صاردات محصولات فناورانه ارائه دهد.

در حال حاضر رویکرد فعلی مدیریت تجارت بر بازمهندسی متمرکز شده‌است، شرکت‌ها با کمک بازمهندسی قادرند که محصولات قبلی خود را به‌روز رسانی کرده و ایرادات و مشکلات موجود در آن‌ها را برطرف کنند. یک شرکت موفق در واقع شرکتی است که با تمرکز بالا روی فرایندهای اصلی خود سعی در ارتقای ارزش افزوده محصولاتش دارد.

بازمهندسی فرایند کسب‌ و کار روندی است که در آن وظیفه‌های فعلی سازمان جای خود را با فرایندهای اصلی کسب‌ و کار عوض می‌کنند. بنابراین سازمان از حالت وظیفه‌گرایی به سوی فرایند‌محوری حرکت می‌کند. همین امر موجب سرعت بخشیدن به روند کسب‌ و کار و کاهش هزینه‌ها و در نتیجه رقابتی‌تر شدن سازمان می‌گردد. ‌مهندسی‌ مجدد، آغازی‌ دوباره و فرصتی‌ دیگر برای‌ بازسازی‌ فرایندها و دوباره‌سازی‌ روش‌های‌ کار است. مهندسی‌ دوباره‌ به‌ معنای‌ کنار گذاشتن‌ بخش‌ بزرگی‌ از دانش‌ و یافته‌های‌ صدسال‌ اخیر مدیریت‌ صنعتی‌ و شکستن‌ فرضیات‌ و قواعد قبول‌‌ شده‌ی‌ داخل‌ سازمان است. در این‌ رویکرد، روش‌ انجام‌ کار در دوره‌ تولید انبوه و عنوان‌های‌ کهن‌ و ترتیبات‌ سازمانی‌ گذشته‌ همچون بخش‌بندی‌ اداره، شرح‌ وظایف، و استاندارد سازی از اهمیت‌ می‌افتند.

 

گام اول: تعیین دیدگاه کسب‌ وکار و اهداف فرآیندی

 

نخستین مرحله، تعیین دیدگاه کسب‌وکار و اهداف فرآیندی است. این متدولوژی با وضع چشم‌انداز و اهداف فرایند آغاز می شود. به عبارت دیگر، به جای تمرکز بر فعالیت‌ها و وظایف، به منظور حذف گلوگاه‌های فرایند، باید باز طراحی بر روی کل فرایند انجام شود. به این ترتیب چشم‌انداز و اهداف فرایند قابل دستیابی خواهد بود.

 

گام دوم: شناسایی فرایندهایی که لازم است باز طراحی گردند

 

این مرحله شبیه به مرحله تحلیل پارتو(Pareto) در متدولوژی TQM است. به جای بازطراحی تمام فرایندها، تنها فرایندهای کلیدی و موثر، طراحی مجدد می شوند.

 

گام سوم: درک و سنجش فرایندهای موجود

 

مرحله سوم، شامل درک و سنجش فرایندهای موجود، به منظور مشخص نمودن عارضه‌های آن‌ها می‌باشد. این تشخیص، با هدف ” تعیین مقیاسی برای سنجش بهبودهای آتی” صورت می‌پذیرد.

 

گام چهارم: تشخیص نقش IT

 

این مرحله تلاش برای تشخیص نقش IT در طراحی مجدد فرایندهاست، بنیانگذاران BPR اعتقاد داشتند با اهرم IT، می‌توان انتخاب‌هایی برای ساخت فرایندهای طراحی مجدد داشت.

 

گام پنجم: پیاده سازی نسخه آزمایشی

 

در این مرحله، یک نسخه آزمایشی از فرایند پیاده سازی می‌شود. این نسخه‌ی آزمایشی بیش از برنامه‌های کاربردی IT، در سازمان‌های کسب‌ و کار توسعه پیدا می‌کند و به عنوان پایه جهت بهبود تکرارشونده، پیش از پیاده‌سازی کامل مورد استفاده قرار می‌گیرد.